40روزگی
اریانا جونم الان 40 روزت شده مامان خیلی ناز شدی دخترم مامانم دیگه یادگرفته کارهاتو انجام بده.دختر خالت روژینا هم رفته همدان خیلی تو را دوست داره ها همش میخاد دستشا بکنه تو چشمت یا دستتا بگیره یا سرتا ناز کنه وقتی خونه مادر جون برده بودیمت حمام روژینا گریه میکرد که کجا بردیمت که خاله اسیه بهش گفته بود اوخ شده بردنش حمام .روژینا مهربون گریه میکرد پشت درکه چرا اوخ شده بهت میگه ایایا دستشا گچ گرفته تو ماشین خورده به دسته در دستش گوخ شده به قول خودش .مامان دیگه کمتر میخوابی وقتی بیداری کلی باهم بازی میکنی تو هم خیلی دوست داری واسه مامان دست وپاهاتا تند تند تکون میدی قربونت بشم ...
نویسنده :
مامان
11:09